کد مطلب:51509
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:7
جايگاه حكام در حكومت اسلامي چگونه است؟
اسلام با تحميل شخصيت حكّام بر رعايا مبارزه كرد و حكومتهاي استبدادي حكام افريقا و امراء و رؤساي قبائل نجد و حجاز و تركستان و كشورهاي ديگر را ساقط كرد و تذليل بشر را به هر عنوان و اسمي محكوم ساخت؛ و سطح افكار جامعه را بالا برد و شوكت استثمارگران را در هم شكست، نه براي اينكه صاحبان مناصب را عوض كند و در ايران يا سوريه و الجزاير و مراكش به جاي حاكم ايراني يا افريقائي، حاكم عربي بنشاند.
كاخ كسري و آنهمه تجملات و تشريفات را كه از دسترنج كارگران و كشاورزان محروم تهيه شده بود از ميان برداشت، نه براي اينكه ديگران و خلفاي بني اميّه و بني عباس همان رسم را دنبال كنند و كاخهاي رفيعتر با تجملاتي خيره كنندهتر و تشريفات بيشتر ترتيب دهند و بندگان خدا را استعباد كنند، بلكه هدف اسلام پايان دادن به استعباد بود تا ملتها شخصيت و شرف خود را بجويند و كوركورانه از زمامداران اطاعت نكنند.
اسلام، سلطه و قدرت حكومت را ملك شخصي حاكم نميداند كه با آن بتواند براي خود دستگاه و حريم نفوذ و تشريفات فراهم كند يا زور و قدرت خود را به رخ ضعفا بكشد، بلكه قدرت و سلطة حكومت جلوة قدرت جامعهاي است كه حاكم هم يكي از افراد آن است و هركس به سهم خود از اين قدرت نصيبي دارد، پس اين قدرت را نميتوان تبديل به قدرت شخصي نمود و از آن سوء استفاده كرد.
نظام حكومت اسلام بر اين استوار است كه واضع احكام، خداوند متعال است واحدي از بشر حق تشريع و وضع قانون ندارد.
«اِنِ الْحُكْمُ اِلاَّ لِلّهِ اَمَرَ اَلّا تَعْبُدُوا اِلّا اِيّاهُ» يوسف/40
پرتوي از عظمت امام حسين(ع)
آيةالله لطف الله صافي گلپايگاني
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.